درود به همراهان مجله می مارکت. امروز توی این مطلب جدید قصد داریم هرچیزی که درباره عکاسی ماکرو باید بدونید رو به صورت کامل به شما آموزش بدیم.
سری آموزش صفر تا صد در می مارکت مطالبی هست که در هر زمینهای از صفر تا صدش رو بهتون آموزش میدیم. این مطالب در آینده هم بروز میشن اما تمام چیزایی که میخونید بهترین توضیحات و آموزشهایی هست که تا امروز سال 1400 منتشر شده.
همه چیز درباره عکاسی ماکرو از صفر تا صد
در این مطلب چه چیزی یاد میگیرید؟
این روزا اکثر مردم با افزایش استفاده از لنز ماکرو در گوشیها آشنایی کمی با عکسهای ماکرو دارن و از طرفی عکاسان جدید دوست دارن که از سوژههای خیلی کوچک هم عکس بگیرن که شامل حیوانات، گیاهان و … میشه. عکاسی ماکرو همیشه راحت نیست مخصوصا برای کسانی که تازه قصد شروع کردن رو دارن، اما یکی از پرارزشترین و جذابترین زمینههای عکاسی هست. اگر دوست دارید در مورد عکاسی ماکرو در گوشی بدونید این مطلب رو بخونید.
با بدست آوردن توانایی لازم، شما میتونید عکسهای شگفتانگیزی حتی توی حیاط پشتی خونه یا پارکها بگیرید. برای یادگیری عکاسی ماکرو از 0 تا 100 با هر دوربینی، لازمه که تمام نکات و تکنیکهایی که توی این مطلب نوشتیم رو بخونید که اکثر اونا توسط یک عکاس ماکرو برنده جایزه در موزه تاریخ طبیعی Smithsonian آموزش داده شدن. در آخر، شما یاد میگیرید که چطور تمام این نکات رو تمرین کنید و عکسهای ماکرو فوقالعادهای بگیرید.
عکاسی ماکرو چیه؟
عکاسی ماکرو، یک سبک عکاسی بسیار نزدیک یا بسته هست که از سوژههای کوچک گرفته میشه؛ سوژههایی مثل حشرات و گلها. شما میتونید عکسهای ماکرو رو در استدیو، خونه یا فضای خارجی بگیرید بسته به امکاناتی که دارید در هر جایی میتونید اینکار رو انجام بدید.
ممکنه تا حالا توی بعضی از مطالب شنیده باشید که یکی از بهترین حالتها برای عکاسی ماکرو اینکه اندازه سنسور دوربین به اندازه واقعی سوژه یا بزرگتر باشه که معنی این جمله رو در ادامه به طور کامل بهتون توضیح میدم که اندازه واقعی سوژه چیه، اما به طور خلاصه منظور اینکه وقتی میخواید از یه سوژه در حالت ماکرو عکس بگیرید، اندازه سوژه باید به اندازه سایز سنسور دوربین یا کوچکتر باشه و تمام قاب سنسور رو پوشش بده. پس اگر مثلا سایز سنسور دوربین شما 1 اینچ هست، شما باید از چیزایی عکس ماکرو بگیرید که اندازهشون 1 اینچ و یا کوچکتره.
این یک نکته و تعریف خیلی مهم در عکاسی ماکرو هست اما ممکنه بارها شنیده باشید که عکاسان خیلی از عکسا رو ماکرو نام گذاری میکنن درحالیکه سوژه رو در اندازه واقعی نشون نمیده و ممکنه کمی بزرگتر باشه. این اتفاق در دوربین گوشیها زیاد رخ میده چراکه سایز سنسور دوربین گوشیها خیلی کوچیکه. در مورد عکسهایی که توی این مطلب هم گذاشتم همین مورد صدق میکنه، چون اکثر اونا از لحاظ تعریف تکنیکی اندازه صحیح ندارن ولی کم و بیش میشه اونا رو عکس کلوز-آپ نامگذاری کرد.
معرفی عکاسی ماکرو برای مبتدیان
اگر به این فکر افتادین که چطور میتونم عکسای ماکرو بگیرم، چندتا نکته اساسی هست که باید اونا رو بدونید:
- درک واژه شناسی صحیح عکاسی ماکرو
- انتخاب دوربین و لنز صحیح برای عکاسی ماکرو
- عمق میدان کافی
- تنظیم درست دوربین و فلاش برای دستیابی به عکس روشن
- فوکس کردن روی مهمترین بخش سوژه
- یادگیری رفتارهای حشرات مختلف
- آمادگی و شروع عکاسی
بعضی از این موارد ممکنه سختتر از خوندشون باشه اما اگر به اندازه کافی زمان بذارید میتونید اونا رو یادبگیرید و دو مورد عمق میدان و فوکس روی سوژه مهمترین نکات هستن. هرچند بقیه نکاتی که توی این مطلب گذاشتیم به شما ایدههای مختلفی هم میده که از کجا برای عکاسی ماکرو شروع کنید و چطور بهترین عکسها رو بگیرید.
بزرگنمایی چیست؟
در عکاسی ماکرو، یک نکته بسیار مهم اینکه سوژه شما چقدر بزرگ یا کوچیک روی سنسور دوربین نمایش داده میشه. مقایسه سایز سوژه با سایز سنسور دوربین به شما یک رقمی میده که به اون ضریب بزرگنمایی میگن.
اگر اندازه سوژه و سنسور دوربین 1:1 باشه یعنی برابر باشن، میشه گفت اندازه سوژه شما اندازه واقعی هست. یعنی دست، پا، چشم، دهان و … یک حشره دقیقا به همون اندازه توی دنیای واقعی هست فقط تصویر بزرگنمایی شده. اما در صورتیکه یکی نباشه ممکنه چشم مورچه دو برابر دستش یا سرش باشه. مثلا اگر از چیزی به طول یک سانتیمتر عکس میگیرید، و دقیقا روی یک سانتیمتر از سنسور دوربین شما ضبط میشه، این اندازه واقعی سوژه هست (بدون در نظر گرفته سایز سنسور دوربین.) به طور ساده اگر سنسور شما 3 اینچ هست و سوژه 1 اینچ، اگر سوژه در مرکز تصویر باشه و یک سوم کل سنسور رو تشکیل بده در سایز واقعیش هست.
سنسورهای رایجی که در دوربینهای DSLR استفاده میشه معمولا رنجی حدود 17 تا 36 میلیمتر داره. پس یک سوژه 1 سانتی متری در مقایسه با سایز سنسور دوربین 3 سانتی متری باید 1 سوم سنسور شما رو اشغال کنه. که در این صورت اگر عکس رو چاپ کنید یک حشره خیلی بزرگ میبینید.
برای اینکه درک این مورد رو براتون آسونتر بشه، عکاسای ماکرو بجای استفاده از نسبت تصویر و سوژه معمولا از واژه Life Size (سایز واقعی) و یا Half Life Size (نصف سایز واقعی) استفاده میکنن. سایز واقعی و چیزی که در دنیای واقعی هست، نسبت 1:1 هست. نصف سایز دنیای واقعی 1:2 هست. زمانی که به یک دهم اندازه واقعی برسید، دیگه قطعا اینو نمیشه عکاسی ماکرو نامگذاری کرد.
لنزهای ماکرو خوب به شما اجازه میدن که عکس با نسبت بزرگنمایی 1:1 بگیرید، و بعضی از اونا اجازه میدن که حتی فراتر از اونم پیش برید. (کانن یک لنز ماکرو داره که نسبت 5:1 داره، به معنی 5 برابر بزرگنمایی که دیوانه کنندست) هرچند، اکثر لنزهای ماکرو که توی بازار هستن معمولا نسبت بزرگنمایی 1:2 و یا کمتر دارن. شخصا پیشنهادم اینکه اگر قصد دارید لنز برای عکاسی ماکرو بخرید، حداقل لنزی که انتخاب میکنید بزرگنمایی 1:2 داشته باشه اما ایدهآل 1:1 هست، اگر میخواید دستتون توی عکاسی خیلی باز باشه.
فاصله کاری چیه؟
فاصله کاری که در انگلیسی از اون به عنوان Working distance یاد میشه ساده هست. این فاصله بین قسمت جلو دوربین شما تا نزدیکترین سوژه هست. اگر فاصله کار یا عکاسی شما خیلی کم باشه، در نهایت ممکنه سوژه توی بترسه و فرار کنه یا نور کافی به سوژه نرسه و عکس بد بشه چون زیادی نزدیک هستید. این رنج رو کسی نمیتونه برای شما تعیین کنه یا بگه بهترین چیه اما رنج مناسب 15 سانتیمتر و بیشتر بر اساس سوژهتون هست.
فاصله عکاسی در یک لنز با نسبت 1:1 از همه کمتر هست، چون باید اونقدری به سوژه نزدیک باشید که بتونید اونو توی قاب تصویر جا بدید و عکس بیش از حد کلوز یا نزدیک بگیرید. همچنین لنزهایی که فاصله کانونی بیشتری دارن فاصله عکاسی یا کاری بیشتری در مقایسه به یک فاصله کانونی کمتر دارن. مثلا لنز نیکون 200 میلی متر و کنون 180 میلیمتر دو نمونه از لنزهای عکاسی ماکرو هستن که فاصله کاری خیلی بالا دارن. چون لنزهای با فاصله کانونی بالا به اصطلاح رایج زوم هستن و سوژه رو خیلی نزدیک میکنن پس شما باید با سوژه فاصله خیلی زیادی داشته باشید. اول فاصله بر اساس لنز و بعد فاصله بر اساس اندازه سوژه نسبت به سایز سنسور! کمی پیچیده شد نه؟
مثلا یک لنز 60 میلی متر چون واید هست یعنی محدوده بیشتری رو نشون میده و زوم نیست شما فاصله کاری کمتری با اون دارید. حالا یه مثلا براتون میزنم که سادهتر بشه.
مثلا شما با یک دوربین که سنسورش 3 سانتیمتر هست، از یک سوژه 1.5 سانتی متری میخواید عکس بگیرید.
لنز دوربین شما 100 میلی متر هست، اول باید تا جایی دور بشید که سوژه توی تصویر جا بشه، دوم اینکه باید مجدد تا جایی دور بشید که نصف سوژه توی تصویر (و ترجیحا مرکز تصویر تا اعوجاج ایجاد نشه) باشه.
اینطوری به نسبت 1:1 برای سایز واقعی سوژه دست پیدا کردید.
یکی از نکاتی که توی این مدت با لنزهای مختلف یاد گرفتم در زمینه عکاسی ماکرو اینکه همیشه بهتره سراغ لنزهای با فاصله کانونی بالا برید چون هم از ایجاد سایه و هم از فرار و ترس سوژه جلوگیری میکنه. هرچند که لنزهای با فاصله کانونی بالا مثل 180 یا 200 میلی متری خیلی گرون هستن، اما اگر میخواید یک قیمت مناسب و فاصله مناسب هم در نظر بگیرید سراغ لنزهای بالاتر از 100 میلی متر برید که برای شروع مناسبه.
بهترین دوربین برای عکاسی ماکرو: DSLR یا بدون آینه (Mirrorless)؟
برای عکاسی ماکرو، هر دو نوع دوربین DSLR و بدون آینده به خوبی پاسخگو هستن، نکته مهم اینکه دوربینی رو انتخاب کنید که اجازه استفاده از لنزهای ماکرو خوب رو بهتون بده، و به طور ایدهآل انتخاب مدلی که کمترین تاخیر بین دیدن سوژه، فشار دادن شاتر و ذخیره کردن عکس رو داره.
در گذشته، دوربینهای DSLR در این زمینه برتری داشتن، به خاطر اینکه منظرهیاب الکترونیک که توی دوربینهای بدون آینه بود کمی تاخیر داشتن و لنزهای ماکرو کمتری برای اونا وجود داشت، اما امروز دوربینهای بدون آینده مزیتهای بیشتری دارن و به طور کلی انتخاب مناسبتری هستن و اون محدودیتها دیگه وجود نداره.
دوربینهای بدون آینه اغلب مزیتهای دیگهای هم دارن که ممکنه برای شما مفید باشن. مثلا قابلیت Focus Peaking (قابلیتی که به شما نشون میده کدوم بخش از سوژه شما در فوکس هست که کمک زیادی برای عکاسی با حالت فوکس دستی بهتون میده). همچنین قابلیت نگاه کردن به عکسهای گرفته شده بدون اینکه لازم باشه به صفحه LCD نگاه کنید یا چشمتون رو از منظرهیاب بردارید. اینکه بخواید بعد از گرفتن یک عکس ماکرو صفحه رو نگاه کنید و دوربین رو جابه جا کنید اونم در نسبتهایی مثل 1:1 که به سوژه نزدیک هستید واقعا کابوسه و با هربار چک کردن ممکنه کلا همهچیز رو از دست بدید. از اونجایی که دوربینهای بدون آینه با منظرهیاب الکترونیک معمولا قیمت بسیار بالاتری در مقایسه با DSLRهای رایج دارن، میتونید از یک DSLR استفاده کنید و اگر امکان هزینه برای اونم ندارید میتونید از یک دوربین DSLR دسته دوم با کیفیت استفاده کنید. اما خیلی مهمه که چه چیزی میخرید. جدا از دوربین و همه چیزایی که کمک میکنن عکسای بهتری بگیرید، هیچ گارانتی وجود نداره که دوربینهای گرون قیمت عکاسی از سوژههای سخت رو براتون آسون کنن. فقط تونایی، فاصله تا سوژه با لنز بهتر و تمرین میتونه شما رو بهتر کنه.
بهترین دوربین برای عکاسی ماکرو: فول فریم یا کراپ سنسور؟
اگر هدفتون اینکه بهترین عکسها با بیشترین ضریب بزرگنمایی ممکن رو بگیرید، دوربینهای فول فریم برای ماکرو زیادی هم هستن! حتی دوربینهای قدیمیتری مثل نیکون D850 با 46 مگاپیکسل نمیتونن کیفیتی به اندازه دوربین 20 مگاپیکسلی نیکون D7500 بهتون بدن، علتش هم اینکه دوربین جدیدتری D7500 که سنسور کراپ هم داره، تراکم پیکسلی بیشتری داره. پس جدیدتر بودن دوربین یک مسئله خیلی مهم در زمینه کیفیت و جزئیات در عکاسی هست.
در عکاسی ماکرو، بالاترین تراکم پیکسلی (حداکثر تعداد پیکسل در یک میلی متر مربع از سنسور) چیزی هست که به وسیله اون میتونید حداکثر جزئیاتی که از سوژه دریافت میکنید رو تعیین کنید. دوربین D850 با سایز سنسور بزرگتر پیکسلهای کمتری در مقایسه با دوربین کراپ سنسور D7500 داره. البته به این معنی نیست که پیکسل مهمتر از سایز سنسوره خیر! پیشنهاد میدم در این زمینه مطلب مگاپیکسل اهمیتی ندارد، همه چیز در مورد سایز سنسور رو بخونید. اما در این دو مورد ذکر شده با توجه به تکنولوژی پردازشی و قدیمیتر بودن دوربین، سایز سنسور به تنهایی کیفیت نهایی رو تعیین نمیکنه. در عکاسی ماکرو با نسبت 1:1، پیکسل اهمیت زیادی داره و تراکم پیکسلی خیلی مهمه. چرا؟ وقتی شما یه عکس که توسط D850 گرفته شده رو برش بزنید تا سایزش برابر با عکس خروجی سنسور فابریک کراپ D7500 بشه، باعث میشه پیکسلهای زیادی از دست بدید و در نهایت خروجی کراپ فابریک D7500 کیفیت بهتری بهتون میده. بله در شرایط عکاسی عادی سنسور بزرگتر بهتر هست.
اما با این وجود اگر قصد خرید دوربین جدیدی دارید، دوربینهای فول فریم از همه نظر بهتر هستن و برای عکاسی ماکرو هم این مسئله صدق میکنه، اما اینکه چه دوربین فول فریمی میخرید اهمیت زیادی داره. دوربینهای قدیمیتر کاملا متفاوت هستن. اگر نمیخواید عکسا رو برش بزنید عملا فول فریم در همون دوربینهای قدیمیتر هم کیفیت بهتری بهتون میدن، اما اگر قصد دارید برای عکاسی ماکرو و در نهایت برش تصویر از اونا استفاده کنید، سنسور کراپ دوربینهای جدیدتر ممکنه بهتر از اونا عمل کنه.
بهترین دوربین DSLR برای ماکرو: کانن یا نیکون
کانن و نیکون در رده عکاسی و دوربینهای میانرده کراپ بسیار معروف هستن، همچنین سونی و سایر برندها هم امروزه محبوبیت بیشتری رو در این زمینه بدست آوردن. اگر در رنج یکسان دوربینهای برندها رو با هم مقایسه کنیم (یعنی دو بالارده باهم نه اینکه یک دوربین ضعیف سونی با کانن بالارده مقایسه بشه) میبینید که خروجیها بسیار به هم نزدیک هستن و این هنر شماست که کیفیت نهایی در عکس رو تعیین میکنه. البته تفاوتهای بسیار زیادی هست که کاربران حرفهای قطعا به دلایل مختلف برندهای مختلف رو انتخاب میکنن، اما برای یک کاربر عادی، این تفاوتها ممکنه زیاد به چشم نیاد.
تمام اینا برای عکاسی ماکرو هم صدق میکنه. البته هنوز یه سری نکاتی هست که باید اونا رو در نظر بگیرید. مثلا اکثر دوربینهای کانن دیافراگم رو مثل برندهای دیگه محاسبه نمیکنن. مخصوصا زمانیکه در زوم بالا مثل 1:1 عکس بگیرید، دوربینهای کانن مقدار دیافراگم رو اشتباه محاسبه میکنن (البته نه همه اونا گفتم اکثر اونا). ممکنه شما یه عکس بگیرید و بگه f/11 اما وقتی محاسبات کاملی رو با توجه به عمق میدان و … انجام بدید متوجه میشید که انگار دارید با f/22 عکاسی میکنید.
این به این خاطره که دیافراگم در هر لنزی، ممکنه عملکرد متفاوتی داشته باشه. یعنی به طور خلاصه، وقتی دیافراگم شما به صورت فیزیکی عملا f/1.8 هست، ممکنه با توجه به لنز زوم، خروجی دوربین و سنسور واقعا برابر با اون نباشه. نیکون، سونی و سایر برندها محاسباتشون در این زمینه درسته و همون عدد درست رو به شما نشون میدن در حالیکه در بیشتر دوربینهای کانن چنین چیزی نیست.
پس شما باید حتما این نکات رو زمان عکاسی با دوربینهای کانن در نظر داشته باشید، غلبه به این مشکل غیر ممکن نیست، اما دونستنش مهمه. هر چقدر بزرگنمایی بیشتر تغییر بدید، این مشکل در دوربین کانن بیشتر دیده میشه.
در ادامه مبحث، سه مورد مهم که شامل عمق میدان، فوکس، و ترکیب بندی میشه رو براتون توضیح میدم که یاد میگیرید در نهایت چطور بهترین عکسها رو بگیرید.
عمق میدان برای عکسهای ماکرو و کلوز-آپ
برای عکاسی غیر ماکرو، نیازی نیست که سوژه شما همیشه نزدیک دروبین باشه، شاید 5-6 متر فاصله حتی دورتر هم اکی باشه. توی این فواصل یک دیافراگم عادی مثل f/8 به صورت عادی یک محدوده واضح از سوژه و پس زمینه به شما تحویل میده (البته منظور لنزهای عادی واید هست چون تله فوتو معمولا عمق میدان بسیار کمتری داره.)
عکاسی ماکرو متفاوته، وقتی شما عکس کلوز-آپ یا ندزیک میگیرید، به صورت عادی عمق میدان خیلی کمی دارید، حتی اگر از دیافراگم مثل 11f/ استفاده کنید. در نسبت بزرگنمایی 1:1 ممکنه عمق میدانتون انقدری کم باشه که مثلا سر مگس مشخص باشه اما پاش واضح نباشه. علتش هم فاصله بسیار کم و میلی متری بخشهای مختلف هست.
علت کم بدون عمق میدان که یک چالش مهم در عکاسی ماکرو هست، به کم بودن نور هم مرتبط میشه. چرا؟ 4 دلیل اصلی وجود داره که چرا باید نور مناسب در عکاسی ماکرو داشته باشید:
خود دوربین شما جلوی مقداری از نور طبیعی رو میگیره.
فلاش شما ممکنه در زاویه درستی نباشه که سوژه رو روشن کنه.
دیافراگمهایی مثل f/11 و بسیار کمتر (بسته تر) برای دستیابی به عمق میدان کافی نیاز هست. اما هرچقدر دیافراگم رو بیشتر کنیم نور کاهش پیدا میکنه.
شما باید سرعت شاتر رو بسیار بالا بذارید تا از تار شدن عکس در اثر لرزشهای دوربین و دست جلوگیری کنید. (این لرزشها شاید در عکس عادی زیاد به چشم نیان اما در عکاسی ماکرو، چندین برابر تاثیر گذار هستن) که خود این هم باعث تیره تر شدن عکس میشه. چون با سرعت شاتر بالاتر زمان کمتری نور وارد دوربین میشه.
با در نظر گرفتن تمام اینا، عکسهای کلوز-آپ شما ممکنه عکساتون جوری به نظر برسه که انگار یه فیلتر تاریک کننده روی لنزتون گذاشتین. پس اینکه چطور عمق میدان رو بالانس کنید تا نور کافی بدست بیارید خیلی مهمه که در ادامه بهتون میگم چطور اینکارو انجام بدید.
متد اول: باز کردن دیافراگم
برای دستیابی به نور بیشتر باید عمق میدان کمتر رو انتخاب کنید. این یعنی مثلا وقتی میخواید از یه مورچه عکس بگیرید، عمق میدان رو تا جایی باز کنید که سر و کمی از بدنش کاملا شفاف باشه یا تمام بدنش (بسته به سبک دلخواه خودتون). در چنین مواقعی بسته به نوع لنز، فاصله کاری تا سوژه و نور محیط دیافراگم f/2.8 تا f/5.6 میتونه مناسب باشه.
مزیت اینکار اینکه دیگه نیازی نیست نگران سختیهای نورپردازی یا ادیتهای بیش از حد باشید تا عکستون خوب بنظر برسه، از اونجایی که این دیافراگم نور کافی رو عبور میده. نقطه ضعف این روش هم اینکه فقط خود سوژه واضح نشون داده میشه و هیچ چیزی در پس زمینه ممکنه شکل و مفهومی نداشته باشه از اونجایی که عمق میدان خیلی کمی دارید.
بخاطر همین یه کار دیگه که میتونید انجام بدید تا پس زمینه بیش از حد خارج از فوکس نشه و نتایج مناسب مثل عکسهای این مطلب بدست بیارید، اینکه اگر قصد دارید از سوژههای کمی بزرگتر عکس بگیرید با نسبت 1:4 و بالاتر عکس بگیرید، یعنی فاصله تا سوژه رو هم بیشتر کنید، هرچند که اگر قصد دارید اندازه واقعی سوژه در دنیای واقعی رو بدست بیارید و نسبت 1:1 داشته باشید هیچوقت اینو پیشنهاد نمیدم.
متد دوم: از یک فلاش استفاده کنید.
متد بعدی (متدی که معمولا زیاد استفاده میشه) اینکه عمق میدان رو به مقادیری مثل f/16 و f/22 تغییر بدید، مزیت این روش اینکه شما سوژه رو راحت تر در محدوده فوکس قرار میدید و با استفاده از نور فلاش، عمق میدان به اندازه کافی جذاب و خوب بنظر میرسه.
اگرچه یک فلاش برای این متد نیاز هست، چون شما نور خیلی زیادی رو با دیافراگم بسته تر از دست میدید، اما این روش تاثیر بسیار زیادی در واضح شدن سوژه شما در عکسها داره.
با این وجود همیشه اینو در نظر بگیرید که دیافراگم بسته تر (اعداد بالاتر) مثلا f/22 بسیار واضح تر از دیافراگم بازتر (اعداد پایین تر) مثلا f/1.8 به نظر میرسن.
متد سوم: چندین مجموعه از عکس ماکرو بگیرید
یه متد دیگه تغییر فوکس و عکس متعدد گرفته، توی این متد دیافراگم رو روی یک مقدار متوسط با عمق میدان متوسط قرار میدید (مثلا f/8 یا f/11).
بعد کاری که باید با این عمق میدان انجام بدید اینکه چندین عکس مختلف با فوکس در فواصل مختلف بگیرید و بعد تمام اون عکسا رو باهم توی فوتوشاپ یا هر برنامه ادیت دیگه ترکیب کنید تا عمق میدانی که میخواید رو بدست بیارید. مثلا شما یه عکس از زنبور که سرش فوکسش شده میگیرید، بعد فوکس رو روی بالهاش میذارید، و بعد فوکس روی پاهاش میذارید. بعدا میتونید هر سه عکس رو ترکیب کنید تا یک عکس واضع از سر تا پای زنبود داشته باشید.
در آینده یه آموزش کامل برای این مدل عکاسی توی وبلاگ براتون قرار میدم؛ که قابل اجرا برای دوربین و گوشی باشه.
دو مزیت در این روش وجود داره: اول اینکه کیفیت عکس فوقالعاده بالا میره. از اونجایی که مشکلات روشنایی دیگه وجود نداره. و دوم اینکه قابلیت افزایش عمق میدان به صورت دلخواه به هر قسمت از سوژه یا تمام سوژه رو دارید حتی در شرایطی که بزرگنمایی و فاصله تا سوژه خیلی کم هست.
معایب زیادی هم در این روش وجود داره که البته بستگی به شما داره. این تکنیک معمولا باید توی استدیو یا با تجهیزات کافی مثل سه پایه انجام بشه و کنترل فوکس هم به صورت وایرلس انجام بشه. مثلا با کنترل کننده دوربین یا اتصال مستقیم به دوربین با گوشی و لپتاپ. چون باید چندین عکس از یک مکان بگیرید و نیاز به ترکیب همه اونا هست نباید دوربین حتی یک میلی متر جابجا بشه. همچنین برای ترکیبشون هم به نرمافزارهای خاصی مثل فوتوشاپ نیاز دارید که اگر بخواید نسخه اورجینال شون رو بخرید گرون هستن.
بزرگترین مشکل در کنار همه اینا وجود داره، اینکه سوژه شما باید کاملا ثابت باشه. هرچند که میتونید حشراتی رو پیدا کنید که حرکت نمیکنن، اما همیشه راحت نیست، این روش بیشتر برای گیاهان یا حشراتی چواب میشه که زیاد حرکتی ندارن.
و مهمتر اینکه این روش تا حدودی هزینه بر هم هست، چون به تجهیزات مناسب مثل یک سه پایه، ریل فوکس یا نرمافزار مخصوص برای کنترل فوکس از راه دور و نرمافزار خاص برای بهترین فوکس نیاز دارید.
در عکس بالا از 6 عکس در این متد استفاده شده تا این نتایج بدست اومده.
متد چهارم: استفاده از Tilt برای فوکس
آخرین راه برای افزایش عمق میدان اینکه یک لنز مخصوص عکاسی ماکرو بخرید: لنز Tilt-shift. این لنزها به شما اجازه میدن عمق میدان رو همزمان روی دو بخش داشته باشید یا همراه با سوژه تغییر بدید. مثلا بهتون اجازه میدن همزمان روی صورت یک حشره و بالهاش فوکس کنید، با اینکه هر دو اونا فاصله متفاوتی نسبت به لنز دارن، اینکار به صورت سختافزاری و تکنیکهای پیچیدهای انجام میشه که در نهایت همه چیزایی که میخواید در تصویر وجود داره و میتونید یک عکس بسیار خوب با دیافراگمهای بازتر بگیرید.
معایب زیادی در این روش وجود داره، اول از همه اینکه این لنزها قیمت خیلی بالایی دارن و قیمت اونا بالای 1000 دلار حتی برای دسته دوم هست. و اینکه اونا هدفشون معمولا نسبت 1:1 نیست بلکه 1:2 هست. و اینکه فوکسشون فقط دستی هست. و برای استفاده بدون سه پایه خیلی سخت هستن. لنزهایی مثل این برای استفاده در استدیو و سوژههای بدون حرکت خیلی عالی هستن که در این مورد هم روش فوکس Stacking میتونه حتی کاربردیتر باشه. اینا به این معنی نیست که بگم این روش بدیه اما بسیار بستگی به نوع استفاده و هدفتون داره و اکثر عکاسا سراغ این لنزها نمیرن مگر برای موارد خاص.
بهترین روش برای دستیابی به عمق میدان کافی چیه؟
معمولا عکاسان ماکرو از ترکیب همه این متدها استفاده میکنن، شخصا استفاده از فلاش رو ترجیح میدم. اما برای اینکه بدونید چی برای شما مناسبه بستگی به دوربینتون، لنز، تجهیزاتی که دارید و سوژه تون داره. نکته بعدی که در عکاسی ماکرو باید بهش دقت کنید فوکس کردن درست هست. این مورد رو توی ادامه بهتون توضیح میدم و چیزایی رو بهتون میگم که ممکنه قبلا در مورد اونا اصلا نشنیده باشید.
نکات مهم برای فوکس کردن در عکاسی ماکرو
در نسبت بزرگنمایی بالا برای عکاسی ماکرو، مقدار سوژه تون که در فوکس قرار داره بیشتر از چند میلی متر نمیشه، حتی اگر از دیافراگمهایی مثل f/32 استفاده کنید. بخاطر همین ممکنه فوکس کردن روی یک حشره واقعا سخت باشه، با در نظر گرفتن اینکه نفس کشیدنتون به تنهایی بدنتون رو چند میلی متر جابجا میکنه این مورد میتونه نفس گیر باشه. بخاطر همین باید با نفس حبس شده و قبل از تپش قلب بعدی عکستون رو بگیرید! واقعا همینطوره، یا بعضی وقتا میبینید تقریبا فوکس کردن غیرممکنه.
توی این فاصله، فوکس خودکار دوربینهای DSLR یا بدون آینه هم نمیتونن اون حرکت چند میلیمتری رو حفظ کنن، اگر فوکس خودکار روی بزرگنماییهای بالا مثل نسبت 1:1 باشه، تمام اینا مشکل ساز میشه. مگر اینکه، از سه پایه استفاده کنید. که اونموقع حرکت نکردن سوژه مهمه.
با تمام اینا نترسید، گرفتن عکسهای ماکرو شارپ با نسبت 1:1 اونقدرا هم غیرممکن نیست، حتی اگر دوربین روی سه پایه نباشه. چندتا تکنیک در ادامه بهتون میگم که توی اینکار بهتون کمک میکنه. البته در نظر بگیرید اگر از سه پایه استفاده میکنید هیچ کدوم از این تکنیکها رو نیاز ندارید، بجای اون از حالت لایو دوربین استفاده کنید که به سادگی فوکس رو تنظیم کنید بدون نگاه کردن به چشمی دوربین.
آسون ترین متد برای اینکار: فوکس دستی
معمولا برای عکاسی با نسبت 1:1 در فاصله ماکرو، لازمه که فوکس رو دستی تنظیم کنید، ازونجایی که فوکس خودکار توی هیچ دوربینی نمیتونه اونقدری سریع باشه تا با حرکات میلیمتری دست شما رقابت کنه. هرچند موضوعی که توضیح دادم ممکنه اونطوری که فکر میکنید کار نکنه.
چون بعضی از عکاسان از فوکس دستی به صورت اشتباه در عکاسی ماکرو استفاده میکنن. اونا معمولا دوربین رو تا جایی که میتونن ثابت نگهمیدارن و بعد رینگ فوکس دوربین رو به چپ و راست میچرخونن تا فوکس رو تنظیم کنن، بعد زمانی که چشمی درست و شارپ هست عکس میگیرن. این روش عملا فایده نداره! این روش شاید برای عکاسی عادی غیر ماکرو خوب جواب بده، اما برای عکاسی ماکرو با دوربین در دست عملا بیفایدست. حرکت دستاتون برای فوکس کردن باعث لرزش بیشتر در دوربین میشن و یک میلی متر جلو عقب شدن دوربین باعث میشه کل فوکس از سوژه خارج بشه.
بجای اینکار، بهترین کار اینکه از یک لنز فیکس با ضریب زوم مشخص استفاده کنید، بعد فوکس رو روی یک محدوده مناسب تنظیم کنید و دیگه تغییرش ندید، بجای اون دوربین رو کمی جلو و عقب کنید – بعضی وقتا از یک ریل روی سه پایه استفاده میشه – که چند میلیمتر دوربین رو جلو عقب کنید، اونموقع از توی چشمی که عکس شارپ بود عکس بگیرید. با اینکار از لرزش دست هنگام تنظیم و شات زدن جلوگیری میشه.
هرچند که این متد فوقالعاده نیست، اما معمولا 40 درصد کیفیت بهتری رو برای عکاسی از حشرات در ضریب 1:1 به من میداد. شاید کم به نظر برسه ولی به طور کلی عکاسی ماکرو بدون سه پایه فوقالعاده سخته، شما باید بتونید تواناییهاتون رو افزایش بدید و خیلی ثبات داشته باشید، چون فوکس در عکاسی ماکرو به یک میلیمتر هم حساسه.
تکنیک فوکس در بزرگنماییهای گسترده تر
اگر شما قصد ندارید سوژه رو تا جایی که میتونید بزرگ کنید، فوکس خودکار در بعضی از دوربینها و بسته به استفاده از سه پایه، میتونه در عکاسی ماکرو دقیقتر عمل کنه. اگر سوژه تون بیشتر از 10 سانتیمتر طولش باشه، دیگه فوکس دسته مزیت آنچنانی نداره. پیشنهاد میکنم در این حالت از قابلیت AF-C استفاده کنید (به عنوان فوکس ادامه داره یا AI-Servo هم شناخته میشه). چون این قابلیت در فواصل بیشتر به همون اندازه (باتوجه به مدل دوربین) میتونه فوکس رو تغییر بده و خودکار همراه با دستتون جلو عقب کنه.
تراز کردن سوژه ماکرو با عمق میدان
همونطور که توی این آموزش بهتون گفتم، عمق میدان در عکاسی ماکرو خیلی پایینه و اینم به دیافراگم شما مرتبطه. یکی از سختترین کارا در عکاسی ماکرو تنظیم و تراز کردن سوژه همگام با عمق میدان تا جایی که امکانشه هست. توی عکس زیر (عکس ماکرو با نسبت 1:1 نیست البته اما منظور رو میرسونه)، با وجود عمق میدان کم این حشره کاملا شفاف هست.
اگر سوژه بجای حالت افقی، عمودی بود، ممکن بود عملا نهایتا یه بخش از سر یا بدن شفاف باشه، اما همونطور که میدونید عرض این حشره بسیار کمتر از طولش هست. پس اگر افقی ازش عکس بگیرید عمق میدان بیشتری دریافت میکنید.
در بعضی عکسا شاید بخواید فقط یه بخش از سوژه توی فوکس باشه، مثلا چشمای حشره، توی این حالت سوژه در حالت افقی باشه (در محور Z) بهتره. در کل تمام اینا بستگی به سوژه و چیزی که میخواید بهش دسترسی پیدا کنید داره.
روش مرحله به مرحله برای گرفتن عکس ماکرو
یکی از بهترین روشها برای گفتن عکس ماکرو خوب یا هر عکاسی دیگه، اینکه بدونید دقیقا چه مراحل و کارایی لازمه برای کاری که میخواید انجام بدید، نه تنها عکاسی بلکه برای هر کار دیگه و یادگیری هر هنری یه سری چیزا باید طی بشه که بهتره اون مراحل رو از اول بدونید و به سمت اونا حرکت کنید. حالا اگر سعی دارید عکس ماکرو بگیرید و از فلاش هم به عنوان نور اصلی استفاده کنید از این مراحل میتونید استفاده کنید:
یک سه پایه مناسب بخرید.
یک فلش قوی + کاهش دهنده دفیوزر بخرید تا نور خروجی ملایم یا سافت بشه، اگر دفیوزر ندارید بهترین کار اینکه خودتون بسازیدش، میتونید از چسب، دستمال توالت و یا یک تیکه پارچه نازک استفاده کنید، همه اینا به سادگی ممکنه همونطور که در آموزش چطور ویدیوهای بهتری در خونه بگیریم بهتون نشون دادم.
در آینده در یک مطلب روش نورپردازی در عکاسی ماکرو به صورت تخصصی بهتون آموزش میدم.
تنظیمات نوردهی دوربین رو به درستی تنظیم کنید، اگر فلاش نور اصلی شماست و در نسبت تصویر 1:1 دارید عکس میگیرید بهترین کار استفاده از شاتر بالاتر هست تا جایی که با فلاشتون سینک میشه، (معمولا 1/200 تا 1/250 جواب میده) + استفاده از دیافراگم بسته f/16 تا f/22.
مقدار ISO رو تا جایی تنظیم کنید که با نور محیط هماهنگ باشه و نیاز نباشه به واسطه ISO نور رو کاهش یا افزایش بدید. بهترین کار هم اینکه فلاش دوربین روی کمترین مقدار 1/3 تا 1/4 بایشه چون اگر بیش از حد نور بالا باشه نتایج مناسب به دست نمیاد پس برای اینکار ایزو رو به شکلی تنظیم کنید که عکس زیادی تاریک نباشه و با 1/3 توان فلاش کارتون انجام بشه.
دوربین رو روی مونوپاد یا سه پایه قرار بدید مخصوصا زمانیکه در حالت عادی و در دست نزدیک سوژه نمیرسه یا زیادی بالا هستید باید پایین باشید.
به دنبال حشراتی برید که مدت طولانی ثابت میمونن و از اونا عکس بگیرید.
فوکس مناسب رو تنظیم کنید و عکس بگیرید.
بعد از عکاسی چک کنید که لنز کثیفی نداشته باشه و تاثیر روی کیفیت عکس نذاشته باشه.
در ادامه مقاله روش ترکیب بندی عکس رو بهتون نشون میدم که باعث میشه کیفیت و نتایج بسیار متفاوت به واسطه سوژهها و عکسهای عادی بدست بیارید.
نکات ترکیب بندی برای عکاسی ماکرو:
در عکاسی ماکرو هم قوانین ترکیب بندی پایه وجود داره، خیلی مهمه که چطور فریم یا قاب عکستون رو پر میکنید، مثلا شما باید موارد غیرضروری رو از عکس خارج کنید، اما به هرحال در عکاسی ماکرو، چند نکته مهم در مورد ترکیب بندی عکس هست که باعث میشه خیلی جذابتر و بهتر به نظر برسن.
به جزئیات خارج از فوکس و پس زمینه اهمیت بدید
یکی از مهمترین نکات در ترکیببندی عکاسی ماکرو اینکه پسزمینه رو بشناسید. از اونجایی که پس زمینه معمولا خارج از فوکس هست، این خیلی مهمه که چیکار کنید تا خوب به نظر برسه، مثلا اگر از پایین عکاسی کنید میتونید آبی آسمون رو پس زمینه عکستون کنید. یا از طرف دیگه پس زمینه میتونه برگی باشه که مورچه روش هست. مناظر سبز خیلی جذاب هستن و شما میتونید حتی کارای عجیبتر هم انجام بدید مثلا بک گراند دلخواهتون رو بسازید و از دوستتون بخواید که اونو پشت سوژه نگه داره! اینطوری میتونید هر خلاقیتی بکار ببرید.
عکس پایین نظر رو به این خاطر جلب میکنه که کنتراست ایجاد شده به واسطه نارنجی بودن بدن سوژه بسیار با بک گراند سبز در تزاد هست. این باعث میشه که عکس بسیار به چشم بیاد!
همچنین یک چیز جذاب دیگه که میتونه توی پسزمینه عکاسی ماکرو اتفاق بیوفته اینکه شما فوکس رو روی سوژه بذارید و بعد از فلاش استفاده کنید، به دلیل نور بالای فلاش روی سوژه میبینید که پس زمینه در نقاط خاصی کاملا سیاه ثبت میشه (بسته به مدل کار).
این بخاطر خاصیت نور اتفاق میوفته. همونطور که فاصله شما از منبع نور باعث افزایش یا کاهش نور میشه، نوری که از پس زمینه در چند متری بازتاب میشه چند برابر کاهش پیدا میکنه. وقتی با فلاش به سوژه خیلی نزدیک باشید، تقریبا پس زمینه در فواصل چند متری هیچ نوری بازتاب نمیکنه. حتی در فضای روز و خارجی، فلاشهای قوی میتونن بسیار قویتر از نور خورشید در فواصل نزدیک باشن، در نتیجه حتی نور خورشید در پس زمینه به اندازه کافی قوی نیست که اونو روشن کنه. نتیجه این نوع عکاسی یک شکل استدیویی به عکس میده که خارج از استدیو میتونه ثبت بشه. برای نمونه به عکس پایین نگاه کنید که توی یک روز آفتابی با فلاش در حیاط خانه ثبت شده.
علاوه بر اون، این خیلی مهمه که بدونید رنگها چطور کار میکنن تا مکمل هم باشن. مثلا قرمز و نارنجی نظر رو جلب میکنن و در عوض رنگهایی مثل سبز، آبی و بنفش در پس زمینه محو میشن.
از زوایا برای برتری بهره ببرید
یه نکته دیگه که برای عکاسی ماکرو باید در نظر بگیرید زاویه دوربین هست که میتونه همه چیز رو وارد یا خارج از فوکس کنه. بر اساس قوانین پایه فضا، هر سه نقطه ای در فضا رو میشه به هم متصل کرد و هیچ اهمیتی هم نداره که اونجا کجا هستن. ارزش این قانون در عکاسی اینکه حداقل سه عنصر از یک عکس، حتی اگر فاصله یا مکانشون کاملا متفاوت نسبت به دیگری هست، میتونیم تو یه نقطه همشون رو به هم متصل کنیم و در فوکس قرار بدیم.
مثلا توی عکس پایین، اگر سه جسم سر خرچنگ، و دوچنگال جلویی اون باشن، کاملا مشخصه که این مورد چطور کار میکنه. تنها کاری که باید انجام بدید اینکه دوربین رو در سه زاویه انقدری حرکت بدید تا تمام اجسام در یک نقطه فوکس قرار بگیرن، و بعد میتونید یه عکس مثل عکس پایین بگیرید که همه موارد مهم واضح هستن:
اهمیت رنگها در عکاسی ماکرو
در نهایت یکی از مهمترین چیزایی که عکاسی ماکرو رو برجسته میکنه رنگهاست. عکاسی کردن با فرمت RAW یکی از مهمترین نکاتی هست که برای عکاسی ماکرو باید رعایت کنید تا بیشترین جزئیات از رنگ رو داشته باشید.
یکی از دلایل اینکه رنگها خیلی زنده تر به نظر میرسن، اینکه در عکاسی کلوز-آپ جو بسیار کمی بین لنز و سوژه وجود داره. پس اگر حتی کمی مه در هوا باشه شما میتونید عکسای بسیار جذابی بگیرید، یا میتونید خودتون حتی اونو ایجاد کنید.
همچنین به دلیل اینکه فوکس شما به سوژه نزدیکه، شما جزئیات رنگی رو میبینید که در حالت معموی قادر به دیدنشون نیستیم. مثلا میدونستید چشم ها در گونه خاصی از مگسها رنگین کمانی هست؟ با چشم عادی هیچوقت نمیتونیم این جزئیات رو ببینیم، اما عکاسی ماکرو با نسبت بزرگنمایی 1:1 اینکارو برامون ممکن میکنه. رنگها یکی از مهمترین علتهایی هست که چرا عکاسی ماکرو انقدر جذابه.
چطور به سوژه در عکاسی ماکرو نزدیک بشیم؟
حشرات ناامید کننده هستن توی این مورد، مثلا سنجاقکها زمانیکه هر چیزی به میدان دیدشون نزدیک بشه تمایل به پراکندگی دارن، حشرات کوچکتر هم هر وقت عشقشون بکشه یهو پرواز میکنن. نزدیک شدن به یک حشره همونقدر که نیاز به دانش داره، به شانس شما هم بستگی داره. با این وجود چندتا تکنیک هست که میتونید اونارو تمرین کنید تا شانستون رو افزایش بدید.
برای سنجاقکها و پروانهها، بهتره به آرامی حرکت کنید و حرکتتون هم طوری باشه که از پهلو به پهلو تکان بخورید. سنجاقکها به طور غریزی زمانی پرواز میکنن که یک چیزی مستقیما به سمت اونا حرکت کنه یا مستقیما از اونا دور بشه، گاهی وقتا حتی اگر اون حرکت آروم باشه بازم فرار میکنن. با این وجود، حرکت از اطراف و به شکلی که توضیح داده شد به هیچ وجه روی سنجاقک تاثیر نمیذاره. سعی کنید یک گام کوچک و آهسته بردارید و چند ثانیه به پهلو بچرخید، و بعد یک قدم دیگه بردارید. اگر بین هر قدم 10 الی 15 ثانیه صبر کنید، سنجاقک ممکنه اصلا فراموش کنه که شما وجود دارید. با استفاده از این تکنیک این عکس فوقالعاده کلوز-آپ از سنجاقک ثبت شده.
از طرف دیگه زنبورها به این راحتی نمیترسن. اونا همیشه خیلی سخت روی کارشون متمرکز هستن و فقط بعد از جمع آوری گرده به اندازه کافی به یک سمت یک گل دیگه میرن. البته به هیچ وجه حرکات وحشیانه انجام ندید! اما نیازی هم نیست به شدت آهسته و ساکت باشید. سختترین بخش عکاسی از زنبورها اینکه به ندرت یجا ثابت میشینن. برای گرفتن یک عکس خوب از زنبور، بهترین کار اینکه روی یک نقطه از گل تمرکز کنید و منتظر بمونید تا زنبوری که روی اون منطقه قرار بگیره. این ممکنه یکم زمان ببره، بسته به اینکه چقدر صبر داشته باشید نتایج خوبی دریافت میکنید.
مگسها یکمی پرت هستن کلا از اطرافشون، اما هنوزم برای عکاسی کار سختی نداره، بهترین بخش در مورد مگسها اینکه اونا معمولا به هیچ وجه به حرکت آهسته واکنش نشون نمیدن. نزدیک شدن بهشون بدون ترسوندشون زیاد سخت نیست. فقط از حرکات ناگهانی بپرهیزید، و تنظیمات دوربین رو به آهستگی تغییر بدید. تنها بخش آزار دهنده در مورد عکاسی از مگسها اینکه اونا برای مدت طولانی در یک مکان نمیمونن. پس اگر بهشون زیادی نزدیک بشید سریع پرواز میکنن اما اگر آهسته برید کارتون راحته.
در مورد حشراتی که پرواز نمیکنن، قطعا نیاز نیست از ترسیدنشون نگران باشید. مثلا کفشدوزکها، ملخها و برخی مورچهها میتونن پرواز کنن، اما معمولا اکثر گونههاشون نمیتونن. و حداقل اینه اونا از عکاسا نمیترسن. (اما توی این دسته ملخها بدجنسترین هستن! حواستون باشه که یهو میرن تو لباستون). تنها مشکلی که ممکنه بهش بخورید اینکه این حشرات معمولا تمایل دارن خیلی سریع راه برن و فوکس کردن روی اونا سخته.
پروانهها خیلی حساس هستن و نباید بهشون نزدیک شد، اما به دلیل بزرگ بودن اندازهشون از فواصل دورتر میشه ازشون عکس گرفت. اگر پروانهای رو پیدا کردید که دیدید مدت طولانی همینطور در یک مکان مونده، یواش یواش بهش نزدیک بشید و در هر مرحله یک عکس بگیرید.
عنکبوتها بهترین دوست عکاسا هستن. اکثر اونا به سختی حرکت میکنن و همشون به اندازه کافی بزرگ هستن که در فوکس قرار بگیرن. تارهای اونا در عکسها میتونه فوقالعاده به نظر برسه. کافیه نور پس زمینه داشته باشید و انعکاس قطرات باران توسط نور خورشید تا به یک عکس خارقالعاده برسید! اما حواستون باشه بعضی تارها فقط عکس رو خراب میکنن. سعی کنید از عنکبوتها در حال پرش عکاسی کنید، چون معمولا اونا به ندرت حرکت میکنن و در حال پرش جذابتر به نظر میرسن. و ناگفته نماند که عنکبوتها کاملا بی خطر هستن (خیلی کم پیش میاد که نیش بزنن و حتی اگر نیش بزنن هم به بدی نیش پشه هم نیست).
برای حشرات کوچک، بهترین امیدتون اینکه از افتادن سایهتون روی اونا جلوگیری کنید. این نکته خیلی مهمیه که برای نزدیک شدن به این حشرات باید در نظر بگیرید، اما اگر بین اونا و خورشید قرار نگیرید، معملا حشرات کوچک شما رو نادیده میگیرن. هرچند، کوچکترین حشرات بعضی مواردشون تحت تاثیر فلاش دوربین قرار میگیرن. بعضیاشون وقتی فلش بزنید میپرن، و معمولا سرعت پرششون از سرعت شاتر دوربین شما بالاتره، نتیجش میشه یه عکس خالی، این فقط یکی از موارد آزار دهنده در عکاسی ماکرو با فلاش هست.
یک درخواست برای عکاسی ماکرو اخلاقی
یه نکته مهم هست که میخوام بهتون بگم تا به سوژههای ماکرو آسیب نرسونید. امروزه یه سری عکاسان ماکرو هست که به معنی واقعی کلمه سوژههاشون رو یک شب کامل در فریزر قرار میدن، بعد عکسای فوقالعاده در استدیو از اونا میگیرن (با استفاده از قارچ، قرار دادن بارون مصنوعی و …) تا عکسای فوقالعاده بگیرن.
درسته که عکاسی ماکرو به صورت کلیشهای کسل کننده و خسته کنندست، اما این روشها واقعا ناپسنده و دارید به موجودات آسیب بزرگی میرسونید. ناگفته نماند که اینطور عکاسانی معمولا به صورت عمومی فراخونی میشن و در نهایت کلی مقاله منفی در مورد کسب و کارشون بهشون تعلق میگیره. اگر به عکاسی ماکرو علاقه دارید ازتون خواهشمندم هیچوقت سراغ این روشها نرید و جزو این افراد نباشید. آسیب به موجودات زنده کار پسندیدهای نیست!
حتی مهمتر قبل از عکاسی نور و فلاش رو تنظیم کنید تا نور زیادی به چشم سوژه نزنید و بیناییشون رو تحت تاثیر قرار ندید، یا ترجیحا از نور ملایم استفاده کنید.
جمع بندی و نکات نهایی برای عکاسی ماکرو
امیدوارم که این آموزش شما رو برای عکاسی ماکرو آماده کرده باشه. مسائل تکنیکی عکاسی ماکرو معمولا خیلی مهم هستن، اما مثل خیلی از سبکهای دیگه عکاسی، مهمترین کار اینکه قوانین رو بشکونید تا بتونید عکسهای شگفت انگیز ایجاد کنید. در عکاسی ماکرو بهترین سوژهها میتونن هر جایی حتی در حیاط پشتی خونهتون باشن. اگر بتونید با کمی خاک و پشه کنار بیاید، میتونید گنجینههای پنهانی رو در هرجای خالی پیدا کنید. در نهایت در اینجا چند نکته و ایده برای عکاسی ماکرو بهتون میگم که در شروع کار بهتون کمک میکنه:
به دنبال سوژههایی به جز گیاهان و حشرات باشید:
شما میتونید عکسای ماکرو فوقالعاده از هر سوژه دیگهای مثل خودکار یا حتی یک قطره آب بگیرید. من حتی یکبار چند عکس ماکرو دیدم که یک دنیای جذاب پس زمینه رو در یک قطره آب نشون میداد.
به دنبال برکهها و آبشارها باشید:
حشرات هم نیاز به تنفس دارن و خیلی از اونا عاشق بودن در اطراف آبراهها هستن، اگر نتونستید سوژه مناسب پیدا کنید همیشه به دنبال یک منبع آب برید.
فصل سال رو در نظر بگیرید:
در فصل زمستان، ممکنه تعداد حشره زیادی برای عکاسی وجود نداشته باشید، اما بسته به جایی که زندگی میکنید، میتونید یک دنیای کامل عکاسی از یخ و دانههای برف و … داشته باشید.
عکاسی ماکرو رو از اوایل روز شروع کنید:
هنگام طلوع خورشید، حشراتی رو میتونید ببینید که با قطرات آب منتظر طلوع خورشید هستن. با این روش میتونید بهترین نتایج رو به دست بیارید.
لباس آستین بلند بپوشید:
همونقدر که ما حشرات رو دوست داریم، اما دوست نداریم اونا گازمون بگیرن. اگر از موجودات کوچک عکس میگیرید، احتمال اینکه گزندههای زیادی اطرافتون باشن هست. لباس کامل بپوشید، کفشهای کامل و یک توری مخصوص سر برای شرایط بد. همچنین اگر در قلمرو پشه یا زنبور هستن حتی اگر هوا گرمه دستکش بپوشید. و مهمتر اینکه به هیچ عنوان از اسپری حشرات استفاده نکنید، چون ما قصد آسیب زدن به حشرات و پایان زندگی اونا رو نداریم، فقط میخوایم عکس بگیریم.
تمرکزتون رو روی نور پردازی بذارید:
تمام فلاشهای عکاسی خوب نیستن. باید کمی تمرین کنید و توی سایتهایی مثل یو-تیو-ب به دنبال لوازم مناسبی که نیاز دارید باشید. عکاسی با تجهیزات نامناسب کارتون رو چندین برابر سخت میکنه.
از عکاسی ماکرو لذت ببرید:
این سبک عکاسی یکی از لذتبخشترین سبکهاست. اما در ابتدا ممکنه خیلی سخت و خسته کننده به نظر بیاد. و برای یادآوری سعی کنید همیشه نسبت بزرگنمایی رو 1:1 نگه دارید. یا نهایتا 1:2. با چندبار تلاش و عکاسی در این زمینه میتونید خیلی بهتر کار کنید.
اگر سوالی در مورد عکاسی ماکرو دارید که بهش پاسخ داده نشد توی کامنتها بپرسید.
منبع: photographylife